داشتیم با بابام تو خیابون میرفتیم دوستشو دید. بعد از سلام و احوالپرسی دوستش به من اشاره کرد گفت دخترتونه؟ بابام یه سری تکون داد گفت آره دیگه چوب
خدا صدا نداره!!!
من:|
چوب خدا:|
برچسب : نویسنده : parandeh0000a بازدید : 71 تاريخ : شنبه 7 بهمن 1396 ساعت: 4:40
برچسب : نویسنده : parandeh0000a بازدید : 53 تاريخ : شنبه 7 بهمن 1396 ساعت: 4:40
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
هرگز به خاطر یک مشاجره کوچک ارتباطی بزرگ را از دست نده
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
به سلامتی اونایی مه تو اوج سختی ها ومشکلات به جای اینکه ترکمون
کنن درکمون می کنن
گاهی گذشت میکنم گاهی گذر کاش میدانست فرق این دو را
...................برچسب : نویسنده : parandeh0000a بازدید : 42 تاريخ : شنبه 7 بهمن 1396 ساعت: 4:40
باران می بارد امشب
بر سکوت تنهاییم
وسکوتم با ترنم باران همنوا می شود
واین بغض خیس می شکند
بغضی که از فراق چشمانت
تا سحر منتظر بود
دل بودنت را بهانه کرد
صدایت کرد نشنیدی
اما با نم نم باران زار گریست.....
...................برچسب : نویسنده : parandeh0000a بازدید : 53 تاريخ : شنبه 7 بهمن 1396 ساعت: 4:40
گـــاوا هـــم حــــرف مـــیـــزنــــن. . . .!
...................برچسب : نویسنده : parandeh0000a بازدید : 69 تاريخ : شنبه 7 بهمن 1396 ساعت: 4:40